جك مخصوص معتادها *
نوشته شده توسط : ♥...☆☆مرضی☆ ☆...♥
امشب دوباره ياد تو داغ دلم رو تازه کرد
تو رفته اي بي من تنها سفر کرده اي دلي بستم به ان عهدي که بستي هيچ باراني جاي پاي تو را از کوچه هاي قلبم نخواهد شست مکن بر من جفا کز هيچ راهي ترک ما کردي برو همصحبت اغيار باش دلتنگيهايم را با کدام قايق خيالي روانه دل دريائيت کنم تا بداني که دلتنگم ايمان داشته باش که کوچکترين محبت ها از ضعيف ترين حافظه ها پاک نمي شود. ويکتور هوگو نميدانم که بودي يا چه بودي طلب کردن تنهايي به معني از در راندن تو نيست!!! ياد ياران هر کجا باشد خوش است سراغ از من نميگيري گل نازم دل کس را مشکن بيم ان است که روزي گر بخواهي دلي را بنوازي نتواني! در مرام ما رفيقان نيست رسم ترم دوست اگر خداوند اروزي انسان را براورده ميکرد من بي گمان دوباره ديدن تو را ارزو مي کردم و تو نيز هرگز نديدن مرا!! دلم در ديدن رويت هميشه ميزد فرياد ادم عزيزانشو فراموش نميکنه بلکه به نديدنشون عادت ميکنه گاه گاهي که دلم تنگ و نگاهم ابري است چه کنم دست خودم نيست که يادت نکنم بوي گيسوي تو را نيمه شب اورد نسيم اگر چشمان من درياست تويي فانوس شبهايش به همان قدر که چشم تو پر از زيباييست وقتي خاطره هاي ادم زياد ميشه ديوار اتاقش پرعکس ميشه :: موضوعات مرتبط: sms:12 , , :: بازدید از این مطلب : 463 نوشته شده توسط : ♥...☆☆مرضی☆ ☆...♥
من خیلی خوشحال بودم... من و نامزدم قرار ازدواجمون رو گذاشته بودیم... والدینم خیلی کمکم کردند... دوستانم خیلی تشویقم کردند و نامزدم هم دختر فوق العاده ای بود... فقط یه چیز من رو یه کم نگران می کرد و اون هم خواهر نامزدم بود.
اون دختر باحال، زیبا و جذابی بود که گاهی اوقات بی پروا با من شوخی های ناجوری می کرد و باعث می شد که من احساس راحتی نداشته باشم... یه روز خواهر نامزدم با من تماس گرفت و از من خواست که برم خونه شون برای انتخاب مدعوین عروسی... سوار ماشینم شدم و وقتی رفتم اونجا اون تنها بود و بلافاصله رک و راست به من گفت: اگه همین الان 500 دلار به من بدی بعدش حاضرم با تو ................! من شوکه شده بودم و نمی تونستم حرف بزنم... اون گفت: من میرم توی اتاق خواب و اگه تو مایل به این کار هستی بیا پیشم... وقتی که داشت از پله ها بالا می رفت من بهش خیره شده بودم و بعد از رفتنش چند دقیقه ایستادم و بعد به طرف در ساختمون برگشتم و از خونه خارج شدم... یهو با چهره نامزدم و چشمهای اشک آلود پدر نامزدم مواجه شدم! پدر نامزدم من رو در آغوش گرفت و گفت: تو از امتحان ما موفق بیرون اومدی... ما خیلی خوشحالیم که چنین دامادی داریم... ما هیچکس بهتر از تو نمی تونستیم برای دخترمون پیدا کنیم... به خانواده ما خوش اومدی! مشکلتون برام جای نظرات پیام کنید تاکمکتون کنم ای دیتون رویادشت کنید...یادتون نره :: موضوعات مرتبط: حكایت جالب تازه داماد و خواهر زن زیبا ! , , :: بازدید از این مطلب : 502 نوشته شده توسط : ♥...☆☆مرضی☆ ☆...♥
نوشته شده توسط : ♥...☆☆مرضی☆ ☆...♥
نمونه یک سوء استفاده ایرونی:
مدیر به منشی میگه برای یه هفته باید بریم مسافرت کارهات رو روبراه کن پسره زنگ میزه به پدر بزرگش میگه: معلمم یه هفته کامل نمیاد, بیا هر روز بزنیم بیرون و هوایی عوض کنیم :: موضوعات مرتبط: نمونه یک سوء استفاده ایرونی: , , :: بازدید از این مطلب : 558 نوشته شده توسط : ♥...☆☆مرضی☆ ☆...♥
یارب تو او را همچو من بر غم گرفتارش مکن در شهر غربت ای خدا هرگز تو ازارش مکن هر چند او از رفتنش چشمان من گریان نمود لیک ای خدای مهربان از غصه پر بارش مکن . . . . . . تو بارون که رفتی شبم زیرو رو شد یه بغض شکسته رفیق گلو شد . . . . . . احساس سوختن به تماشا نمی شود آتش بگیر تا که بدانی چه می کشم . . . . . . این دلی که شکستی مال من نبود خیلی وقت پیش تقدیم به تو شد خوشحالم چون حالا میتونم جای دل سنگ بذارم تو ســ ــینه . . . . . . کاش همانطور که از شکستن تکه ای شیشه بر میگردی و نگاهش میکنی وقتی دل مرا شکستی ، یکبار بر میگشتی فقط نیم نگاهی میکردی . . . . . . خوشحالم که بردم چون کسی رو از دست دادم که دوستم نداشت خوشحالم که باختی چون کسی رو از دست دادی که دوستت داشت . . . . . . تو روزگار رفته ببین چی سهم ما شد از عاشقی تباهی از زندگی مصیبت از دوستی شکستو از سادگی خیانت . . . . . . با تو بودن خیلی وقته که گذشته بی تو بودن مثل مهر سرنوشته حالا اسم تو را هی زمزمه کردن واسه من نه تو میشه نه فرقی داره . . . . . . از دشمنان برند شکایت به دوستان / چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم ؟ . . . از تو متنفرم حتی اگر اندازه تمام ستاره های آسمان هم دوستم داشته باشی برایت آرزوی مرگ نمیکنم چون باید بمانی و خوشبختی من و بد بختی خود را ببینی . . . منتظر آن روز هستم مانند روزی که رفتی و گفتی دیگر باز نمی گردی . . . زتو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران رفتم از کوی تو لیکن عقب سر نگران ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی تو بمان و دگران وای به حال دگران . . . . . . تا که بودیم ، نبودیم کسی / کشت ما را غم بی هم نفسی تا که خفتیم همه بیدار شدند / تا که مردیم همگی یار شدند قدر آن شیشه بدانید که هست / نه در آن لحظه که افتاد و شکست . . . . . . گفتی شتاب رفتن من از برای توست / آهسته تر برو که دلم زیر پای توست . . . . . . یادمان باشد: اگر خاطرمان تنها ماند طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم که در این بحر دو رنگی و ریا دگر حتی طلب آب ز دریا نکنیم . . . . . . تو دل منو شکستی و لی من دل تو رو نمی شکنم چون یک دل شکسته بهتر از دو دل شکسته است . . . . . . دیدی آنرا که تو خواندی به جهان یار ترین سیـ ـنه را ساختی از عشقش سر شارترین آنکه می گفت منم بهر تو غمخوار ترین چه دل آزار شد آخر،چه دل آزار ترین . . . دیدی ای دل ؟ . . . به تو سپرده بودمش با هزار و یک امید و حالا برای هزارو یکمین بار دلم را می برم تا شکستگی اش را گچ بگیرند! . . . از من نخواه ببخشمت هرگز نمیبخشم تورو حتی اگه ببخشمت خدا نمیبخشه تورو . . . . . . بنویس ای سنگتراش عاقبت شدم فداش ، بنویس تا بدونه عمرمو دادم براش . . . . . . بودیم و کسی پاس نمیداشت که هستیم باشد که نباشیم و بدانند که بودیم . . . . . . ز کویت رفتم و الماس ِ طاقت بر شکستم برو با یار ِ خود بنشین که من بارِ سفر بستم که بعد ِ رفتنم جانا هزار افسوس خواهی خورد فلانی یار ِ خوبی بود و من ،قدرش ندانستم . . . . . . وقتی دلمو شکستی حس کردم بیشتر دوستت دارم چون حالا دلم چندین تیکه داشت که هر کدوم جداگونه دوستت داشت . . . . . . فکر میکردم که برام یه رفیق و همدمی تو کویر آرزو باران رحمتی به گمونم آخر عاشقای عالمی بذار راحتت کنم ، فکر میکردم آدمی! . . . چقدر سخته کسی رو که دوستش داری نتونی بهش بگی که دوستش داری وچقدر بده که کسی تورو دوست داشته باشه واینو نتونه بهت بگه . . . . . . چقدر سخته تو چشای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدید وبجاش یه زخم همیشگی رو قلبت هدیه داد زول بزنی و بجای اینکه لبریز کنید و نفرت شی حس کنی که هنوز هم دوسش داری . . . . . . چقدر سخته دلت بخواد سرتو باز به دیواری تکیه بدی که یبار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده . . . . . . چقدر سخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچ چیزی بجز سلام نتونی بگی . . . . . . چقدر سخته وقتی که پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه اما مجبور بشی بخندی تا نفهمه که هنوز دوسش داری . . . . . . چقدر سخته گل آرزوهاتو تو باغ دیگری ببینی و هزار بار خودتو بشکنی و اونوقت آروم زیر لب بگی گل من . . . آرزو دارم شبی عاشق شوی آرزو دارم بفهمی درد را تلخی برخوردهای سرد را میرسد روزی که بی من لحظه ها را سرکنی میرسد روزی که مرگ عشق را باور کنی میرسد روزی که شبها در کنار عکس من نامه های کهنه ام را مو به مو ازبر کنی :: موضوعات مرتبط: sms:9 , , :: بازدید از این مطلب : 448 |
|
موضوعات آرشیو مطالب آخرین مطالب صفحات پیوند های روزانه مطالب تصادفی مطالب پربازدید چت باکس
تبادل لینک هوشمند پشتیبانی LoxBlog.Com
|